راهبردهای مبارزه با افراطگرایی در منطقه؛ از ترویج عقلانیت تا اصلاحات اقتصادی و اجتماعی
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۸۷۱۷۷
«یولیا دنیسنکو» کارشناس مسائل روانشناختی تروریسم و افراطگرایی در قرقیزستان در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دفاتر منطقهای فارس به موضوع افراطگرایی و تهدید گروههای تروریستی در منطقه آسیای مرکزی پرداخت.
فارس:به نظر شما افراطگرایی و تروریسم چیست و چه تفاوتی با رادیکالیسم دارد و چه تهدیدی را در جهان امروز ایجاد میکند؟ علت وجود چنین پدیدهای در جهان معاصر چیست؟ با چه اشکال و اهدافی مورد استفاده قرار میگیرد؟
دنیسنکو: مفهوم تروریسم خود حدود 105 فرمول اساسی دانشگاهی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هدف اصلی تروریسم ارعاب دیگران است. دو مفهوم ذکر شده با رادیکالیسم متفاوت است. دومی، بر خلاف آنها، میتواند به صورت مثبت اعمال شود. (یعنی روشهای رادیکال همیشه بد نیستند).از روشهای رادیکال میتوان در مبارزه با فساد استفاده کرد.
با این حال، امروزه این عبارت به افرادی اطلاق میشود که بر عقاید خود پافشاری و تعصب دارند. رادیکال بودن به معنای جنایتکار بودن نیست و در این راستا هرکس از حرف و موضعگیری فراتر رود یک قدم به فعالیت افراطی نزدیکتر میشود. در دنیای امروز، افراط گرایان، تروریستها و حامیان آنها اغلب از اعتقادات به عنوان پردهای برای پوشش و تحقیر استفاده میکنند. لذا مایلم متذکر شوم که تروریسم در محیط اسلامی به وجود نیامده است. امروزه بیشتر و بیشتر در رسانهها میتوان مطالبی را در مورد شناسایی گروهها و هستههای مختلف توسط نیروهای امنیتی کشورهای مختلف مشاهده کرد که قصد انجام یک اقدام تروریستی را داشتند. چنین مواردی در آسیای مرکزی به طور فزایندهای رایج شده است. شهروندان کشورهای منطقه نیز به گروههای ممنوعه افراطی و تروریستی میپیوندند و در نقاط مختلف جهان میجنگند.
فارس: چه چیزی افراد را برای پیوستن به این گروهها سوق میدهد و چه کسانی میتوانند قربانی افراد استخدام کننده شوند یا چگونه از تبدیل شدن به آنها اجتناب کنند؟
دنیسنکو: در مورد اینکه چرا مردم به جنبشهای ممنوعه، گروههای تروریستی و افراطی میپیوندند، من 20 سال است که عملاً با مردم در گفتوگوی زنده و نه تنها روی کتاب مطالعه میکنم. در هسته همه سازمانهای افراطی و تروریستی و همچنین فرقهها، دقیقاً از همان روشهای روانی برای جذب اعضای جدید به سلولهای خود (نگهداری و تحت فشار قرار دادن آنها) استفاده میکنند.
آنها یک چیز مشترک دارند، برای پیوستن به گروه خود از شما اجازه نمیگیرند. به عنوان یک قاعده، با فریب اتفاق میافتد. سه دلیل اساسی برای اینکه مردم افکار افراطی را قبول میکنند، وجود دارد: نخست از لحاظ روانی، فرد در وضعیت دشوار و افسرده قرار دارد که محیط مساعدی برای استخدام کنندگان است. دلایل ممکن است برای افراد مختلف متفاوت باشد. برای برخی، قرار گرفتن در وضعیت آسیب پذیری ناشی از مرگ یکی از عزیزان است، اما برای برخی دیگر، نقل مکان به شهر دیگر که استرس زیادی را تجربه میکنند، کافی است. آنان نیاز به حمایت خارجی دارد و استخدام کننده با او همراه میشود. اگر از فردی که از طرفداران یک فرقه یا یکی از اعضای یک هسته تروریستی سوال شود که در چه لحظهای به آنها پیوستید، یادش نمیآید و اگر به من بگویید، خواهم گفت سختترین لحظه زندگی او بوده است.
به عنوان مثال، او لحظهای را نام میبرد که برای اولین بار با استخدام کننده روبرو شده است که "دست کمک" را به سوی او دراز کرد. زندگی او قبل و بعد از پیوستن به یک فرقه یا گروه به دو قسمت تقسیم میشود. بنابراین، وقایع زندگی جدید هر یک از اعضای یک هسته تروریستی یا افراطی از لحظه پیوستن به فرقه آغاز میشود، زیرا شخصیت جدیدی شکل میگیرد. برای کسانی که از نظر روانی آسیب دیدهاند، استخدام کنندگان وعده آرامش خاطر، انتقام، بهشت ابدی و حتی همسران جدید و متعدد را میدهند.
دومین عامل اجتماعی-اقتصادی است. بیعدالتی اجتماعی، بیکاری، کمبود منابع مالی، فرصتهای محدود از آن جمله است. به عنوان یک قاعده، استخدام کنندگان بر این اساس، بر نقاط درد اصلی این افراد تکیه میکنند. به اقشار آسیب پذیر جامعه وعده کار، پول، برادری، پیشرفت اجتماعی داده میشود. من موردی داشتم که در آن فردی متهم به افراط گرایی و تروریسم (شرکت در نبرد در صفوف گروه داعش) در قلمرو شهر دیگری بود. او فقط به دلیل بدهی 200 دلاری به داعش پیوسته بود. بنابراین استخدام کنندگان نقاط ضعف او را شناسایی کردند و برای "کمک" آمدند تا برای کار در سوریه - برای جنگیدن - برود.
سومین عامل، انگیزه ایدئولوژیکی است. این درک از ایدئولوژی رویکرد مذهبی نیست، بلکه بیشتر سیاسی است. افرادی که با مقامات و رژیم سیاسی مخالفند، به خوبی در همه گروههای مخرب، از جمله گروههای تروریستی، جای میگیرند. زیرا سازمانهای افراطی- تروریستی در درجه اول سیاسی هستند و انگیزههای آنها نیز سیاسی است و دین برای آنها فقط یک پرده و یک پوشش است. گروههای تروریستی به آنها برای غلبه بر فساد، حتی انتخابات، زندگی مطابق شرع، اما مهمتر از همه برای به دست آوردن قدرت وعده میدهند.
ایدئولوژیهای رادیکال برای کسانی که احساس میکنند از نظر اجتماعی محروم و مورد تبعیض هستند، جذاب میشوند. گروههای افراطی در واقع ادعا میکنند که یک نیروی سیاسی هستند و از مشکلات انباشته شده در جامعه برای جذب حامیان استفاده میکنند. با این حال، آنها قرار نیست مسائل فساد، آموزش، بیکاری را حل کنند این امر آنها را از زمینه رشد محروم میکند. اگر همین الان شروع به حل مشکلات جامعه کنند، دیگر جایی برای قول دادن باقی نمیماند و نه برای رشدشان.
باید توجه داشت با کمک اغوای سیاسی در کنار یک پس زمینه منفی، رادیکال کردن شهروندان آسان است. این فقط یک کمپین انتخاباتی است. امکان اجرای چنین سناریوهایی تا حد زیادی توسط زمینه ژئوپلیتیک بازیگران خارجی تعیین میشود. نفوذ خارجی بلندمدت از طریق سازمانهای بینالمللی و شبکههای لابی اعمال میشود و زمینه مساعدی برای افراط گرایی ایجاد میکند. گروههای تروریستی نیز اغلب در راستای منافع حامیان خارجی خود عمل میکنند. بنابراین، رادیکالیزه شدن ارتباط تنگاتنگی با فرآیندهای ژئوپلیتیکی در منطقه دارد.
همچنین شایان ذکر است که بسیاری از عناصر جنایتکار با خوشحالی به گروههای افراطی و تروریستی میپیوندند، زیرا دکترینهای آنها هرگونه جنایتی را به عنوان مبارزه با «کفار» یا « جمع آوری بودجه برای نیازهای نظامی » کاملاً توجیه میکند. من با یک زندانی که گرایشهای رادیکال پیدا کرده بود برخورد داشتم، می گفت که "در اسارت است" و "به خاطر اعتقادش زندانی است". در واقع معلوم شد که او برای دزدی دوران محکومیت خود را میگذراند اما سوگند وفاداری او به یک گروه افراطی به او توجیه روانی برای اعمالش میداد. چنین میگفت: من از کافر دزدی کردم و این جرم نیست، جایز است. ما به خاطر کفار عذاب میکشیم، آنها نمیگذارند حکومت شرعی بسازیم. به طور خلاصه، میتوانیم با اطمینان بگوییم که همه قربانیان وقتی مشکلاتشان برایشان این گونه «حل» شد، به راحتی میتوان به او دستور داد که چه کاری کند، چه بگوید و چگونه زندگی کند!
به این ترتیب افراد از مسئولیت هر اتفاقی که در اطرافشان میافتد صرف نظر میکنند. در نهایت فرد از فکر کردن باز میماند و در نتیجه تفکر فرد از بین میرود و این قبلاً از نظر علمی ثابت شده است. به دست تروریستها ارزشهای فرهنگی و تاریخی در حال نابودی است و حتی دولت برخی کشورها در حال نابودی است. نمونههایی از آن عراق، سوریه، لیبی و افغانستان است. همچنین ما نه تنها در مورد ارزشهای مادی، بلکه در مورد ارزشهای معنوی نیز صحبت میکنیم. تمام اموال فرهنگی که توسط تروریستها در کشورهای ذکر شده از بین رفت یا به دست افراطگرایان در خارج از کشور فروخته شدند.
اکثر ساکنان آسیای مرکزی، بدون اینکه بدانند، از لفاظیهای تروریستها حمایت میکنند زیرا آنها دقیقاً درک خود را در چارچوب اعتقادات بیان میکنند. اگر زبان فردی را کنترل کنید، افکار و اعمال او را کنترل میکنید. فرآیند ایجاد هویت فرهنگی جدید برای گسترش بیشتر ارزشها و منافع طرفهای ذینفع مورد نیاز است. این نمونهای از کاربرد به اصطلاح «قدرت نرم» است و باید اعتراف کنم که اکنون نمیتوانیم کاری در مورد آن انجام دهیم.
فارس: در عین حال، برخی کارشناسان میگویند که داعش تهدید جدی نیست و طالبان وعده مبارزه با تروریستها را داده است. به نظر شما آیا داعش و سایر گروههای تروریستی در افغانستان تهدیدی جدی برای کشورهای آسیای مرکزی هستند؟
دنیسنکو: گروه تروریستی داعش و سایر افراط گرایان نه تنها به عنوان «ولایت خراسان» بلکه به عنوان هستههای محلی که در کشورهای منطقه نیز فراوان هستند، تهدیدی مهم برای آسیای مرکزی هستند. دومی میتواند مرتکب اقدامات تروریستی شود و اقدامات فراگیر آنها نشان داده است که آنها به تنهایی تهدید قابل توجهی هستند. امروزه همه چیز به صورت آنلاین در دسترس است. شما باور نخواهید کرد که چقدر آسان است با افرادی تماس بگیرید که همه دستورالعملها را بدهند.
امروزه شهروندان کشورهای مستقل مشترکالمنافع که شامل کشورهای آسیای مرکزی میشود، منحصراً در گروههای تروریستی در افغانستان استخدام میشوند. در هر کشور بزرگ، تروریستهای داعش شاخه خاص خود را دارند، اما مرکز آن امروزه در آفریقا است، جایی که عمدتاً شهروندان کشورهای عربی را جذب میکنند. اگر به نقشه نگاه کنیم، دره فرغانه که ازبکستان، تاجیکستان و کمی قرقیزستان در آن قرار دارند با افغانستان هم مرز است.
تصویری جالب به دست میآید که از میان تمامی مناطق فهرست شده، بیشترین تعداد از منطقه فرغانه به گروههای تروریستی پیوستهاند. من فکر نمیکنم این یک تصادف باشد. از قزاقستان نیز وجود دارد، اما تعداد آنها بسیار کمتر است. تهدیدی حتی بزرگتر توسط افراد داخل کشورها (قشرهای آسیب پذیر جمعیت) که توسط گروههای تروریستی از طریق منابع مالی مختلف تأمین و حمایت میشوند، ایجاد میشود. در مورد طالبان، به عنوان یک عامل بازدارنده برای همه گروههای دیگر، آنها پس از مسدود شدن حسابهای خود با تروریستهای دیگر شروع به مبارزه کردند و قبل از آن همه چیز کاملا رایگان بود.
در واقع، شایان ذکر است که احتمالاً در حال حاضر هیچ تهدید مستقیمی از سوی افغانستان وجود ندارد. طالبان بیشتر یک جنبش ملی گرایانه است و قرار نیست مرزهای خود را ترک کند، اما سعی دارد خود را در داخل کشور بیشتر تقویت کند. اما اگر منطق را به کار بگیریم و فرض کنیم که در آینده به قول برخی کارشناسان، طالبان با تروریستها بجنگند و آنها نیز مجبور به این کار میشوند، آنها را باید به کدام سمت از افغانستان بگریزند. فکر نمیکنم حدود 10 هزار نفر در کوهها اسکان یابند و بعید است که به آنجا بروند، به پاکستان، چین یا ایران میروند؟ نه این بدان معناست که تنها یک جهت باقی مانده است، آسیای مرکزی، دره فرغانه ما.جایی که از آنها توسط گروههای خفته به گرمی استقبال میشود. این بدان معنا نیست که همه چیز میتواند فردا یا در یک ماه یا یک سال اتفاق بیفتد. این تنها زمانی محقق میشود که برای عروسک گردانان آنها ضروری و مفید باشد تا آنها را به حرکت در آورند.
فارس: به نظر شما دولتها، نیروهای امنیتی، (به عنوان یک ساختار)، ساختارهای دینی و جامعه چه اقدامی در برابر تهدید تروریسم میتوانند انجام دهند؟ آیا واکسنی برای این "ویروس" وجود دارد و چه میتواند باشد؟
دنیسنکو: من شخصاً افرادی را از مجریان قانون در کشورهای منطقه میشناسم که با این مسائل سروکار دارند و به خوبی میدانند که چگونه با آنها مبارزه کنند. من به عقلانیت بیشتر معتقدم و این که پیروز خواهد شد. در این راستا، همه ما باید تلاش کنیم تا شهروندان توجه بیشتری به خانواده و فرزندان خود داشته باشند و دولتها شرایط لازم را برای رشد افراد ایجاد کنند و همه فرصتهای اجتماعی-اقتصادی را برای مردم فراهم کنند.
برای اینکه انسان بتواند رشد کند ، نیاز به آموزش و آن هم آموزش از مهدکودک دارد. به همین دلیل روانشناسی میخوانم و تفکر انتقادی را ترویج میکنم. فرد باید بداند و بتواند سوالات ناراحت کننده بپرسد. اینکه بداند اگر بزرگتری اشتباه کند میتواند به او اعتراض کرد. نخست باید به والدین بچههای کوچک آموزش دهیم. آنها باید نه تنها والدین فرزند خود باشند، بلکه باید دوستانی باشند که او میتواند اسرار را به آنها بسپارد و مشکلات خود را در میان بگذارد و به دنبال کسی نباشند که از او حمایت کند. این میتواند از فرزندان شما محافظت کند. گاهی اوقات والدین قربانیان تروریسم، آخرین باری را که به فرزندان خود گفتهاند که دوستشان دارند و زمانی که آشکارا با آنها صحبت کردهاند، را به یاد نمیآورند.
پایان پیام/ح
منبع: فارس
کلیدواژه: افراطگرایی آسیای مرکزی ایدئولوژیک داعش عامل اجتماعی اقتصادی گروه های تروریستی استخدام کنندگان افراط گرایی آسیای مرکزی عنوان یک تروریست ها نه تنها ارزش ها گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۸۷۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری یک نوجوان ۱۶ ساله در پی تهدید تروریستی در المپیک
آفتابنیوز :
پلیس ضد تروریسم در فرانسه پس از بیانیهای در شبکههای اجتماعی مبنی بر ابراز تمایل یک نوجوان ۱۶ ساله مبنی بر اقدام انتحاری در بازیهای المپیک امسال در پاریس، او را بازداشت کرد.
سخنگوی پلیس عنوان کرد که پس از اعلام علنی این نوجوان در شبکههای اجتماعی برای ساخت کمربند انفجاری را دستگیر کرده است. به گزارش BFMTV، این نوجوان روز سهشنبه در پی پستهای ادعایی در تلگرام در منزل پدر و مادرش دستگیر شد. این رسانه فرانسوی همچنین اعلام کرد که در جریان بازرسی از محل سکونت این نوجوان در جنوب شرقی فرانسه، اسناد دست نویسی کشف شد که در آن او از داعش حمایت میکرد.
این سخنگو خاطرنشان کرد که تحقیقات برای تعیین اینکه آیا او واقعاً قصد انجام یک اقدام تروریستی را داشته یا خیر ادامه دارد.
به گزارش رویترز، دولت فرانسه همچنین از ۴۵ کشور خارجی برای استقرار چندین هزار نیروی نظامی، پلیس و غیرنظامی اضافی برای تضمین امنیت بازیها درخواست کمک کرده است. اوایل این ماه مکرون رئیسجمهور فرانسه ابراز اطمینان کرد که مراسم افتتاحیه که قرار است در رودخانه سن برگزار شود، طبق برنامه پیش خواهد رفت. با این حال، او خاطرنشان کرد که فرانسه برنامههای اضطراری، از جمله پشتیبانها و گزینههای جایگزین هم دارد.
منبع: خبرگزاری فارس